خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

سلام خوش آمدید

این روضه ها تکراری نیست

Wednesday, 13 Shahrivar 1398، 06:52 PM

حاج حسن ،گوشه آبدار خانه هیئت دست بر پیشانی بلند و پینه بسته اش می کوبد و با خودش  زمزمه میکند:

(توی هیئت پیر شدم آقا..از روضه ت سیر نشدم آقا)

 

چندسالی هست که تو اینستا منتظرم تا یک متن بگذارد و ساعت ها بخوانمش و هر بار زیر یک جمله اش خط بکشم.من بهش

میگم دکی طلبه.یک آدم ساده و اونقدر خودمانی که نه شبیه دکترها هست با اون رورپوش سفید و من میدانم هایش،نه شبیه

طلبه هاست با کلی کتاب زیر بغل و سری پایین که هر لحظه با خودت میگویی الان مستقیم میرود توی دیوار.

محرم ها روضه ناگهانی میگذارد وسط شلوغی های اینستا و میگوید من که آقا مجلسی نیستم اما اگر بودم...

اینبار وقتی روی منبر نشست و روضه خواند ،زیر این جمله اش یک خط پر رنگ کشیدم و خواستم بنویسم بین آن همه کامنت که:

هر سال عددهای شناسنامه مان بیشتر میشود و سمت پیری میرویم،اما حال دلمان خوب هست که پای این روضه ها پیر 

میشویم .شاید بگویند قصه های تکراری اما این نه قصه هست و نه تکراری.هرسال مثل روز اولش جگر سوزتر هست.توی روضه ها

دعا میکنیم هیچ وقت از روضه هایت سیر نشویم آقا،هیچ وقت اشک هایمان پای روضه ها و کتیبه هایت خشک نشود.

  • bahar tehrani

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

روزمرگی هایم
دخترکی رویا پرداز از جنس اردیبهشت

@radiochanel کانالم

نویسندگان