خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

سلام خوش آمدید

حاج قاسم وطن

Friday, 13 Dey 1398، 04:28 PM

صبر کردند...صبر کردند...باز هم صبر کردند تا خبر رسمیت پیدا کرد.خواندن از روی کاغذ سخت بود ،جه برسد که توی دوربین ها زل بزنند و بگویند...

گفتند..خبر تلخ را صبح تیتر اول زدند و به مردم گفتند:  سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه به درجه شهادت رسیدبغض ها ترکید..کاغذها را رها کردند..با اشک چشم گفتند:  حاج قاسم مان شهید شد..آره حاج قاسم خودمان..همان مرد میدان های جنگ..از بیست سالگی شد فرمانده..جنگید و گفت فقط برای خدا و امنیت این مردم...با خنده هایش ته دلمان قرص می شدو حال دلمان خوب...با نگاهش کمرمان صاف می شد و سرمان بالا که..او هست..ما هم هستیم..خبر پیچید..اشک ها ریخت..دل ها لرزید..کسی را از دست دادیم...کسی که برای همه مان کسی بود..پست ها و حرف ها نشرپیدا کرد...توی هر دنیایمجازی...مهم نبود ظاهر کسی که می نویسد چه شکلی هست..همه نوشتیم..از نبودنش...از داعش..نوشتیم و اشک ریختیملا به لای گریه هایمان...لا به لای پست های پر از نبودنش..این بار همه نوشتیم...نوشتیم که:

ما هنوز هستیم..ایران هنوز هست...او را به ناحق کشتید..اما خونش هنوز توی رگ های این سرزمین و مردمش هست..و اگر خونش در رگ های مردم سرزمینم به جوش بیاید....حتما حالتان بد شد...باید هم بد شود...به خنده ها و حرف های بی سرو ته این چند نفر گوش نسپارید..ما تعدادمان زیاد است...

  • bahar tehrani

نظرات (۱)

  • روغن خراطین
  • سلام روز بخیر 

     

    واقعا برام مفید بود فقط چندتا سوال برام پیش اومد که نیازه دوباره ببینم شاید اوکی شدم وگرنه میپرسم !

     

    با اجازتون اینجارم فرستادم برای دوستم

     

    ممنونم

     

     

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی

    روزمرگی هایم
    دخترکی رویا پرداز از جنس اردیبهشت

    @radiochanel کانالم

    نویسندگان