خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

سلام خوش آمدید

چاله فضایی

Thursday, 26 Dey 1398، 08:56 PM

وقتی دندان های شیریمان می افتادند کلی قصه خلق میشد:

بگذارش زیر بالشت تا فرشته دندان برایت هدیه بیاورد..

بیا توی باغچه بکاریمش، اون وقت برای چی نمی دانم؟..درخت دندان دربیاید و محصولش را بفروشیم؟

دندانت را موش خورده؟

اما این وسط یک قصه عامیانه بود یعنی از مامان بگیر تا عمه بزرگه بابات ،همه برایت می گفتند که : یک وقت زبان نزنی تا دندانت کج درنیاید.و همین جمله کافی بود تا این زبان حرف گوش کن برای سرکشی و اینکه ببیند دندان کج شده یا نه هی سری به آن بزند و تایید کند که هنوز کج نشده است. ... وقتی یکی از دندان های شیری ام می افتاد دهانم را اندازه غار باز می کردم و به غریبه و آشنا می گفتم : ببین یک چاله فضایی،قراره یک دندان جدید پرش کند.شنونده عزیز هم مثل منگول ها نگاهم می کرد و میگفت: زبان نزن که کج درنیاید. منم سرم را می انداختم پایین و دنبال بقیه خیال پردازی هایم می رفتم

دیروز که دندان عقلم را کشیدم و به مامان گفتم باز یک چاله فضایی، یادبچگی هایم افتادم.یعنی هیچ کس نمی گفت: عجب خلاقتی..ببینم این چاله فضایی را..همه فقط نگران بودن که دندان کج نشود و مهم نبود خلاقیت کج بشود. شاید بگید این همه حرف آخرش که چی؟....آخرش اینکه خدایی نزنید تو برجک خلاقیت و تصور سازی آدمها،توی هر رده و سن و سالی.الانم قراره این چاله فضایی توسط خودش و ویژگی های آفرینشش بهم جوش بخورد

  • bahar tehrani

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

روزمرگی هایم
دخترکی رویا پرداز از جنس اردیبهشت

@radiochanel کانالم

نویسندگان