خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

سلام خوش آمدید

سختت هست و پر از ادعاهای این روزهایت، یعنی همون آزادی که نه معناش را میدونی و نه مفهوممش را و پوچ و توخالی هست....پست را نخوان و برو..

اولش امدن به بهونه فیلترینگ و حمایت، به یه عالمه پیج های فروش توی شبکه های مجازی گفتند: فروش ممنوع. البته خودشون کرکره مغازه های حقیقیشون را بالا دادند و بغل حضور سر ادارات دولتی و خصوصی هم یک تیک زدند و سربرج حقوقشون را گرفتند..بعدش باز رفتن بالای منبر و برای جذب فالوور اون هم به صورت رایگان شروع کردند به تبلیغ کسب و کارهای همان دنیای مجازی.

حالا، میگن از فلان برند و کمپانی و فروشگاه زنجیره ای ایکس خرید نکنید..چرا؟ چون اره دیگه اینا..

دوست نیمچه محترمی که ادعای آزادی و احترام به عقاید متفاوت را داری،سر ماه کرایه خانه کارمندها و کارگرهای همون برندها و کمپانی ها و فروشگاه های زنجیره ای را تو میدهی؟..پول مدرسه بچه اش و شارژ ساختمون و قبض آب و برقش را تو میدهی؟..اگر خدایی نکرده خودش و بچش مریض شدند،تو پول نسخه اش را میدهی؟.اگر تو خرج زندگی این همه آدم را میدهی،پس موفق باشی.

راستی..

دیرشد، اون روزی که باید حواست به کار و کاسبی سوپری و بقالی ساده و کوچیک سر خیابونتون بود،گذشت.اون موقع باید انسانیتت را نشون میدادی و میگفتی من واسم به این بقالی هم هست.نه الان که بابت جنگ های سیاسیت و لج کردنت یاد سوپری سرکوچه افتادی

  • bahar tehrani

ف.ی.ل.ت.ر.هایی که...

چند روز پیش با کلی سلام و صلوات و بالاخره وصل شدم یک سر رفتم اینستاگرام و برای یکی کامنت گذاشتم.حالا اگر پستش سیاسی بود و منم بهش حرفی بد و توهین و فحاشی میکردم .یه چیزی ،ولی طرف پستش یه متن ساده و معمولی بود.خب؟..میدونی در جواب کامنتم بدون فکر کردن و با کلی قضاوت چی نوشته؟

بروووو.س.ا.ی.ب.ر.ی.... من که نفهمیدم معنی این کلمه چیه { از بس عقب افتادم} بعدش هم پیجم اصلی و مال خودم بود..بی تربیت بهم گفت: فیک.س.ا.ی.ب.ری ،پول بگیر...برو ..ولش کن بقیه اش را اینجا ننویسم بهتره surpriseindecisionsurprise

خلاصه.اسیرمون کردن و یکی از اون اسارت ها، .اسارت دست یه مشت ف.ی.ل.ت.ر شکن  با عمر چند ثانیه ای هستfrown

  • bahar tehrani

توی سفر،از نت خطم استفاده میکردم.اون هم چه نت و سرعت اینترنتی،در حدی که یک سایت جستجوی ساده را هم باز نمیکرد.چه برسد به فیلتر شکن و..نمیدونم روز دوم یا سوم بود که انداختمش ته کیفم و سراغش نرفتم، تا روز آخر که توی مسیر دنبال یک آدرس میگشتم و  رفتم سراغ اپلیکیشن نشان و اتفاقا کار هم کرد.بعد از اینکه آدرس را پیدا کردم یه سر رفتم ایتا ، به چندثانیه نکشید که زودی دوباره انداختمش ته کیفم.

حالا که برگشتم و دوباره یه وقت هایی سراغش میروم با خودم میگم: چه باحال ،اون مدت انگار  فقط چیزهایی که می دیدم برام مهم بود.انگار واقعا آدم ها داشتند زندگی می کردند.آره هنوز مشکلات اقتصادی بود اما نه به وحشتناکی که این دنیای پوچ مجازی میگه.برعکس این روزها که حواسم پرت حرفهای دنیای مجازی و چیزی که آدمها دوست دارند تو ببینی می شود .خب نمیشه تقصیرها را گردن کسی بندازم .این من هستم که برای خودم مشخص میکنم کی را دنبال کنم و چه کسی بلاک کنم.

  • bahar tehrani

من اینطوریم یا توام هستی؟

چطوری؟

البته برمی گرده به فن بیان و پیشینه قبلی اون شخص و دیدگاه و نگاه و طرز رفتاری که قبلا از این شخصی دیدی. طرف یک جوری حتی با لحن عادی میگه: آره ما هفته دیگه میخواهیم یه سفر برویم ترکیه.....آخ ببین هنوز جملش تموم نشده دلت میخواهد کله خودت و اون طرف را بزنی تو دیوار که باشه بابا فهمیدیم شما خیلی با کلاس هستید و هی سفرهای خارجی میروید.و هنوز نرفته میدانی وقتی برگرده چقدر قراره بابت لباس های برند و ماک دار و جدید ترین گوشی که خریده بهت پز بدهد.

حالا این جمله را نه ، یک شخص دیگه میاد و بهت میگه  ما میخواهیم برویم آمریکا ، دقیقا با همون حس خوب و معمولی که  توی حرف نفر قبلی بود هان.اما اینجا برعکس قبلی با یک لبخند گشاد و دلبرانه بهش میگی: واااای ، بهتون کلی خوش بگذره و .لی براش ذوق میکنی.

  • bahar tehrani

دیروز یک مسافرت یک روزه رفتم.توی مسیر و رستوران ،هیچکس حواسش به گوشی وگرفتن کلی عکس برای گزارش استوری هایش نبود. مردم عکس می انداختن ،اما دلی و برای خودشون.

  • bahar tehrani

من نشستم و افکار و حرفهای ته نشین شده توی کله ام را می نویسم و هر خط با خودم : بنویس و به قضاوت آدم ها و اینکه چندنفر نوشته هایت را می خوانند، اهمیت نده.

یک خانه اون طرف تر پیرمرد پا به سن گذاشته ، سیگارهایش را دود میکند و ..فکر کنم به جای من افکارش را با هر پک پخش هوا میکند

  • bahar tehrani

تمام تفریح و سرگرمیشون بازی های کامپیوتری مثل کلش آف کلند و گادآف وار و نهنگ سفید و..هست.به وقت دیدن سریال و فیلم سراغ خشن ترین و تخیلی ترین و ترسناک ترین فیلم های روز دنیا می روند.وقتی هم حرف از کلاس های فوق برنامه می شود،گزینه های روی میزشان کلاس هایی هست که یا خودشون یا مادرهاشون برای عقب نیوفتدان و پز دادند به دوست و فامیل ،ثبت نام می کنند و یکی از بزرگترین عشق هایشان هم بلاگری هست

حالا این روزها هم دنیای تخیلی و فیلم هایشان بزرگتر شده و توی گیمی که کنترل بازیش دست  چندتا بلاگر و شبکه های ماهواره ای و لیدرهای داخلی هست،شدند مهره های اصلی و برای رسیدن به غول مرحله آخر گوش به فرمان لیدرها هستند.بازی که توی دلشون می گویند یا گیم اور می شویم و می رویم یه مرحله عقب تر یا می رسیم به غول مرحله آخر.گیمی که هیچکس بهشون نگفته پر از نقشه های مخفی هست و همون غول مرحله آخر تو هر مرحله از پشت بهت خنجر می زند.یا میسوزی یا چندتا مرحله میروی عقب تر.گیمی که آدم بزرگ ها کنارتون نیستند و به قول معروف بیرون گود نشستند و می گویند لنگش کن.

میدانید...

تقصیر هممون هست.از مادر و پدر و معلم بگیررر تا جامعه و دوست آشنا.تقصیر ماها هست که این روزها بچه های دهه هشتادی دارند تو دنیای خیالیشون زندگی می کنند و فکر می کنند این اعتراضات مثل همون بازی های کامپیوتری و فیلم های خشنی هست که آخرش شخصیت های اصلی دوباره زنده می شوند و می گویند فقط یک بازی بود.قبول کنیم تقصیر هممون بود.اما... هنوز میشه یک کاری براشون کرد تا خدایی نکرده این حس گیجی و سردرگمی براشون نتیجه ها بد و خدایی نکرده خودکشی و بریدن از خانواده و اجتماع و افسردگی نداشته باشد

اینو یواشکی بهتون میگم.بزرگترها نیستند چون خیلی از این اغتشاش ها دیدند، اغتشاش هایی که پشتش نقشه های شوم یه مشت ادم خارج از ایران و حسود هست ..می بینید چقدر بد این بار بچه های نوجوانمون شدند بازیچه.

  • bahar tehrani

 دختر همسایه

سلام

میگم چرا دوست پسر گرفتی ؟ آخه یک شب در میون توی بالکن یا توی کوچه داری باهاش مستقیم یا پشت تلفن دعوا میکنی.راستش پریروز هم خانم ناخن کار تو آرایشگاهی که رفته بودم،بلند بلند با دوست پسرش دعوا میکرد.از اون دعواهایی که گفتم این دیگه آخر رابطه هست، ولی برای شب باهم قرار گذاشتند 

بعد میگم اینقدر دعوا، بازم باهاش هستی؟دمت گرم. آخه ما شنیدیم دعوا نمکه زندگیه زن و شوهرها هست،ولی انگار نمک رابطه دوست دخترها وپسرها هم هست.

راستی،دیروز ظهر دیدمت که با چه سرعتی میرفتی تا از جماعت عقب نمونی

  • bahar tehrani

می خواهم بگم عصانیم.از دست کیا؟

از دست این آدم هایی که ادعای فرهنگ و شعور و تربیت دارند.از دست آدم هایی که برای آزادی و حق انتخاب خودشون دارند این روزها سینه و یقه چاک می دهند.از دست آدم هایی که با هر رده سنی میگن باید به انتخاب همه احترام گذاشت.

اما.........

اما توی یک مرکز خرید مادر بی تربیت با صدای بلند به دخترش میگه و یاد می دهد که بیا این ورررر نزدیک چادری ها نشو،مامان اونا نجس هستند.

از دست زن مسن و بی شعوری که وسط بیمارستان میلاد تو سالن نوبت جلوی همه آدم های بیحال و مریض شروع میکنه به فحاشی به چندتا خانم چادری و....

از دست اون آدمی که وسط خیابون چادر از سر زن میکشد و فرار میکند...

از دست اون آدمی که برای چادری ها آرزوی مرگ میکند...

 

چی؟ اینا از شما و تو دسته شما و معترض های واقعی نیستند؟...قبول ،اما اگر نیستند یه حرکتی بزنید.وقتی دیدید وسط خیابون  و پاساژ و مدرسه ودانشگاه و هرجایی دارندبایک دختر خانم یا یک خانم سن دار محجبه اینقدر توهین آمیز صحبت می کنند.قیام کنید و بلند بلند بهش بگید:

ببین حواست باشه.قرار نیست این وسط به محجبه ها و چادری ها توهین بشود..قراره هممون به بودن گشت ارشاد اعتراض کنیم

  • bahar tehrani

میگم حالا که بحث دعوت از آدم ها به وبلاگ داغه.یه چیزی بگم؟

می بینید هممون، از بچه کلاس ابتدایی تااااا پیرزن و پیرمرد هشتاد ساله چقدر به این دنیای مجازی و شبکه هاش با اسامی مختلف وابسته هستیم.اونقدر وابسته که الان نمیدانیم چکار کنیم تا  سرمون گرم باشه...به قول مامان بزرگ من شده مثل قدیم ها که نه تلویزیون بود و نه رادیویی ،سر شب مردم میگفتن خب شاممون را خوردیم، شب نشینیم را هم کردیم و حالا بریم و بخوابیم  :}

یکی از بچه های وبلاگ نویس میگفت : ببین خیلی هم بد نشده هان،یه سری از این شبکه های مجازی فلفل شدند ،آدم یه کم از اون دنیا فاصله گرفته.بهش گفتم: امیدوارم این فلفلی بودند زیاد طول نکشه و نتیجه اش این باشه که این بار خودمان برای خودمان خط قرمز ها و حریم هایی را مشخص کنیم.تو دنبال کردن آدمها، لایک کردن و کامنت ها ، باور این دنیا  و آدمهاش و سطح زندگی هاشون و از همه مهم تر وقت و زمانی که براش میگذاریم.و دعا کنیم آرامش به سرزمینمون و مردمش برگرده ،چون بخواهی و نخواهی این روزها فکر آدمها درگیره.ازکاسب کاری که تو خیابون مغازه داره تا کاسب کاری که فروشش مجازیه. از مادرهایی که دلشون هزارتا راه میره تا جوان ها و نوجوان هایی که فکرشون سمت مدرسه و دانشگاه رفتنه.

راستی...کلی کتاب نخوانده و فیلم ندیده { برو سراغ فیلیمو نماوا،ایرانیه و فعلا سایتش باز میشه} و کمدها و کشوهای نامرتب داریم.اصلا پاشو برو سراغ یک تغییر ساده توی دکور و چیدمان اتاقت

 

  • bahar tehrani

روزمرگی هایم
دخترکی رویا پرداز از جنس اردیبهشت

@radiochanel کانالم

نویسندگان