خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

سلام خوش آمدید

سیاره ما با بقیه فرق دارد!

Monday, 5 Tir 1402، 09:56 PM

بین اسنپ با قیمت متوسط و مترو با قیمت کم،مترو را انتخاب کردم.هم زمان داشتم و هم استفاده از خط جدید برایم جالب و دیدنی بود. می خواستم بروم سمت کارگر و باید سوار خط شش میشدم{ خط دولت آباد_کن}.اما خب وسط راه یک اشتباهی کردم.به جای اینکه تئاتر شهر پیاده بشوم،ایستگاه توحید پیاده شدم و مجبور شدم یک ایستگاه را برگردم.همان ایستگاه جدیدی که  فاصله قطارهایش با هم یک ربع تا بیست دقیقه بود.ساعت  تقریبا هشت و ربع  شب بود و ایستگاه ها  خلوت و صندلی خالی برای نشستن هم زیاد.توی ایستگاه تربیت مدرس کنار دوتا خانم نشسته بودم.بهشان میخورد تو رده سنی سی تا چهل سالگی باشند.نمیخواستم به حرفهایشان گوش کنم اما اینقدر بلند و رسا و با هیجان تو یک ایستگاه نیمه خلوت باهم حرف میزدند که یک جور اجبار بود به شنیدن. اجبار به شنیدن قصه ارتباطشون با دوست پسرهایشان.ارتباطی که بیشتر پر از دعوا و قهر و دوباره آشتی کردن بود.و داداش با غیرتی که دفعه آخری با خواهرش سر ارتباط با یک پسر حسابی دعوا کرده بود.اما این دفعه فقط بهش گفته: ببین طلاقت را بگیر و قشنگ سر فرصت به دوست پسرهایت رسیدگی کن. به قول اون جمله سابق اگر هم میخواستم ،با شنیدن این حرف نمی توانستم چشم های اندازه نعلبکی های عزیز خدابیامرز را کنترل کنم و با دهان اندازه غار علیصدر به افق خیره نشوم.متعجب.دوست پسر.تو شوهر داری.تازه با هیجان هم برای هم تعریف میکنید و از هم لایک میگیرید؟! 

با همان حالت سوارقطار شدم و ایستگاه بعد پیاده شدم.تازه دیرم هم شده بود و توی مسیر بالا آمدن از پله ها و همزمان تحلیل این داده ها،دوباره مغزم هنگید.در حدی که به خودم گفتم: دوست داری برویم و تحقیق کنیم ما از کدام سیاره آمدیم؟..مغزم هنگید چون یک خانم مسن به همراه دخترش و نوه اش وقتی دیدند مامور گیت نیست و هیچ محدودیتی توی رفت و آمد وجودنداره.دست نوه اش را گرفت و به دخترش گفت: کارت نزنی هانی.کسی که نیست بیا از این طرف برویم.قضاوت نمیکنم اما ظاهرشان میگفت: خارج خیلی خوبه.بهتر از اینجاست.قانون داره.آره بابا ز،ز.آ.

  • bahar tehrani

نظرات (۳)

  • Donya Doe
  • امان از ما آدمها
    دنیای جای ترسناکتری شده اما به همون اندازه هم معجزه های الهی قشنگتره
    بازم شکر...
    پاسخ:
    موافقم.اگر تعداد آدم های بد که نه،میشه گفت آدم های گمراه و سردرگمی که مسیر را اشتباه رفتند،متاسفانه زیاد شده..اما تعداد آدمهای خوب بیشتر و زیادتره که الهی وجودشون برای همه پر از خیر و برکتباشد.اما خب کمی ترسناک شده جامعه.
  • آقای سه نقطه
  • اینقدر دوست دارم شهر ما هم حداقل یک خط مترو داشت وقتی میریم شهر دیگه دوست دارم حتما مترو سوار سم
    پاسخ:
    باتشکر ازدولت جذابمون که از روز خلقتشون همه امکانات که برای زندیگ امروزی خیلی ساده و ابتدایی هستند را داده به پایتخت نشین ها.بدون فکر به این که خیلی از شهرهای دیگه به واسطه جذابیت های گردشگری و فرهنگیشون بیشترین بازدید کننده ها را { چه خارجی و چه داخلی } دارند.و برای رونق آنها شهر ها و بالا بردند امکانات رفاهی مردمش و حتی مسافرها،باید به اندازه پایتخت بهش توجه میکردند.مثلا همین مترو.اگر تو شهرهای گردشگریمون باشه،ببین چقدر رفت و آمد مسافرها را راحت تر میکنه.با توجه به این نکته که ایستگاه های مترو در ایران جزء متروه های خوب حساب میشود.
    البته بدی هایی هم دارد که بگم میشه لوس بازی وغرغرهای اشتباه
  • زری シ‌‌‌
  • 0---0
    پاسخ:
    0---------0

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی

    روزمرگی هایم
    دخترکی رویا پرداز از جنس اردیبهشت

    @radiochanel کانالم

    نویسندگان