خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

سلام خوش آمدید

۳۴ مطلب با موضوع «کتاب بخوانیم» ثبت شده است

دیروزکه رفته بودم انقلاب،یک سرهم به انتشارات { به نشر} زدم.همان لحظه یک آقای مسن تر و تمیز و با سلیقه داشت دنبال کتاب های مورد نظرش میگشت و گهگاهی هم وسطش از مسئول انتشاراتی سوالاتی را می پرسید.سوالاتی که با هر کدامش ته دلم بابت این حوصله و علاقه اش با کتاب کیلو کیلو قند حل میکردند. مثلا وقتی فروشنده ازش پرسید : این کتاب مورد نظر شما مربوط به یک انتشاراتی دیگه هست و اتفاقا امسال هم تو نمایشگاه غرفه داشتند،شما نرفتید نمایشگاه؟ آقای مسن هم که انگار یمکی از کتاب های مورد نظرش را پیدا کرده بود رو به فروشنده محترم کرد و گفت:نه نرفتم.میدانید نمایشگاه خیلی شلوغ هست و نمیشه خیل راحت و سر حوصله لا به لای قفسه های کتاب راه رفت و با کتاب ها گپ زد.خود شما نبوید؟ وقتی آقای فروشنده گفت نه ما نرفته بودیم اما فروش مجازیمون را داشتیم.،ته دلم یک لبخند کجکی زدم و گفتم: بیا پس خوب شد امسال نرفتی.به نشرهم حتی غرفه نداشت

  • bahar tehrani

اسمش عجیب بود و هزارتا پیش مقدمه توی سرم آورد.زنان نامرئی.یعنی یه فمینیست نوشته؟ یا یکی که این موضوع را نقد کرده؟ نکنه درباره زن هایی نوشته که کارگر ،کارهای سخت هستند.....

شاید باورش براتون سخت باشه.اما اولین کتابی بود که بدون جبهه گیری و حزب بازی و تعصب ملی و مدافع فلان کشور خاص بودند،داشت از وضعیت تمام زن های دنیا توی جامعه ،اون هم منطقی دفاع میکرد میگفت باید همه قانون گذارها را با دمپایی ابری زد؟چرا؟..چون تمام قوانین و قانون گذاری ها طبق ویژگی مردها وضع شده.

مثلا

وقتی برف می آید اولین محلی که برف روبی میکنند،خیابان ها هست و کسی سراغ پیاده روها نمی رود.درصورتی که بیشتر زن ها برای رفتن به خرید یارسوندن بچه ها به مدارس از پیاده رو استفاده میکنند و بیشترین آمار شکستگی در زمستان مال زن ها هست..

فرم صندلی تمام ماشین ها طبق فرم بدن مردها طراحی شده.کمربند ایمنی مناسب بدن زن ها نیست یا زن ها برای دیدن جلو یا استفاده از آینه ها باید صندلی ماشین و طرز نشستن شان را بارها تغییر بدهند.ودو تصادفات بیشترین آسیب را زنها می بینند.

 فضای اختصاصی سرویس های بهداشتی در تمام مکان های عمومی برای زن و مرد مساوی هست،درصورتی که باید فضای اختصاصی زن ها به خاطر دلایلی مثل بیشتر بودن لباس هایشان،زمان بیشتری اونجا بودند و همراه داشتند بچه و..بزرگتر باشه 

 

توقع ندارید که کل کتاب را اینجا برایتان بنویسم.خب خسته های وبلاگ اگرحوصله کتاب خواندن ندارید لطفا تشریف ببرید اپلیکیشن { castbox}..کانال { bplus} و پادکست خلاصه کتاب را با صدای علی دربندی گوش کنید.این یه پیشنهاد دوستانه هست ،ولی حتما یا کتابش را بخوانید یا پادکستش را گوش کنید

  • bahar tehrani

بر خودم واجب دانستم از همین جا  طبقات  { از قصد اینطوری نوشتم.خط قرمز نکشید روش ،ملا غلط گیرها}تشکر خود از طرح بینهایت طاقچه را رسما و برای بار هزارمین بار  اعلام کنم.به لطف این طرح بامزه و جذاب،میشینی کتاب های مدنظرت را میخوانی ،بعدش اگر دیدی ارزش داره کتاب را بخری و هرچندوقت یک بار دوباره بخونیش،میروی و میخری.اگر دیدی همین یه بار خواندنش کفایت میکنه،سه تا ستاره به طاقچه میدهی و میروی سراغ کتاب بعدی، اگر هم دیدی اصلا ارزش خواندن نداره، همون سر راه رهاش میکنی و میروی سراغ کتاب بعدی.

درسته باید برای خرید اشتراک بینهایت،یک مبلغی را پرداخت کنی که آن را هم دعا میکنی تو گردونه شانس یه کد تخفیف اشتراک پنجاه درصدی یا سی درصدی برنده بشوی. .تازه برای اولین بار سراغ ارسال کتاب های چاپی هم رفته

نتیجه اخلاقی: حتما اپلیکیشن طاقچه را نصب کنید و سراغ اشتراک بینهایتش بروی

  • bahar tehrani

قرار بود توی وبلاگ هم کتاب معرفی کنم و هم فیلم که در زمینه معرفی کتاب کلی تنبلی کردم و این اصلا خوب نیست. و این بار دوتا کتاب معرفی میکنم.

1_ کتاب جیبی پر از بادام و ماه               نوشته ژیلا تقی زاده

کتاب تقریبا قدیمی است و نشر حوض نقره چاپش کرده.قصه روایتگر روزهای زندگی یک خانواده پر جمعیت و اصیل تهرانی است.روایت روزها و اتفاقات ساده که بخشی از زندگی همه آدم ها است.نویسنده دنبال بیان و روایت یک موضوع خاص نیست،اما قلمش طوری گیرا و دلنشین است که تمام خط به خط داستان را توی ذهنت تصور می کنی و با خواندن کتاب حالت خوب میشه و دل تنگ برای یک خانه باغ بزرگ و کلی درخت و کاهو و سکنجبین عصرهای تابستان.

 

2_ امینه    مسعود بهنود

یک رمان تاریخی و پر از شاه و شاهزاده ایرانی که همان ابتدای کتاب نویسنده میگه نمیدانم کجاهای قصه خیال است و کجاهایش واقعیت.چون داستان دور محور ابر زنی به اسم امینه می گرده که طبق داستان بخش زیادی از تاریخ سلطنتی ایران توی مشت و زیر درک و درایت اون بوده.قصه روایت روزهای تلخ و نا دانی و روزهای شیرین ایران در دوران های مختلف سلطنت ها است 

  • bahar tehrani

فکر کنم روی هم رفته یک ماه خواندنش طول کشید ،از بس فصل اولش سنگین بود با هیچ هولی جلو نمی رفت اما از فصل

دوم افتاد روی غلطک و راه افتاد.یک کتاب با یک دید نو به جنگ از نگاه زن ها.زن های روسی که تمام رویاهای دخترانه شان را 

کنج صندوق ها گذاشتند تا به وقت برگشتند. 

جنگ چهره زنانه ندارد شاید بگویید مردانه هم ندارد اما سخت است و قوی.قد موهایت را باید کوتاه کنی تا زیر کلاه های آهنی جا

شود و سالها بعد از برگشتند باید صبر کنی تا دوباره قد بکشند و با لباس هایت آشتی کنی. دخترانی که به عشق وطن توی

خط مقدم نه پرستار بودند و نه امدادگر که تک تیرانداز و مین روب و فرمانده گردان بودند و شب ها زیر بمب بارن های تمام نشدنی

گاهی زیر لب برای زنده ماندنشان دعا می کردند

کتاب سخت بود و سنگین اما واقعیت و جنگ چهره زنانه ندارد نه برای زنان روسی و نه برای زنان سرزمین من و نه برای هیچ زنی

  • bahar tehrani

این چند روز داشتم یک کتابی به اسم ( بازمانده روز) را می خواندم.

استیونز یک سر خدمتکار انگلیسی هست که سی سال تو یکی از خانه های اشراف زادگان انگلیسی کار کرده.لرد دارلینگتن،یکی از رجال 

سیاسی انگلیس که خانه و مهمانی هایش مملو از بحث های سیاسی و رجال سیاسی بوده.بعد از مرگ آقای دارلینگتن، یک تاجر 

آمریکایی به اسم آقای فارادیخانه و تمام خدمت کارهایش را میخرد.

استیونز این بار به جای یک ارباب انگلیسی صاحب یک ارباب آمریکایی میشود.

لحن استیونز خشک و رسمی هست اما اصلا کسل کننده نیست و دوست داری ادامه ماجرا را بشنوی.طی قصه با تفاوت انگلیس و آمریکا از نظر 

فرهنگ آشنا میشوی و قبول میکنی که انگلیسی ها مبادی آداب تر هستند و اخلاق برایشان مهم تر.البته انگلیسی های قرن نوزدهم.

ترجمه روان و مقدمه بامفهوم نجف دریابندری هم از ویژگی های برتر این کتاب هست. یک مقدمه بدون کلی تقدیر و تشکر که خواننده را 

برای خواندن و فهم بیشتر داستان آشنا میکند

  • bahar tehrani
خب بریم سراغ معرفی یک کتاب:

تولستوی و مبل بنفش

نینا تصمیمی میگیرد یک سال هر روز یک کتاب بخواند. وقتی صفحات اول کتاب بودم با خودم گفتم چه کار سختی، هر روز یک کتاب را تمام
کردند یعنی هیچ وقت دیگه ای برای بقیه کارهایت نیست.اما نینا تمام یک سال کتاب خواند و حتی من را هم بیشتر از قبل عاشق کتاب 
کرد.
قبل از این کتاب، کتاب لذت خواندن در عصر حواس پرتی را خواندم و اینجا اعتراف میکنم که کتاب تولستوی و مبل بنفش دقیقا حرف های 
کتاب قبلی را زد اما جذاب تر و ساده تر.
نینا بهم یاد داد که"
راحت از کنار قصه ها نگذرم، موقع خواندن کتاب ببینم توی چه عصر و مکانی هستم، آدمهایش چطوری هستند؟.چی میپوشند؟ چه 
دغدغه هایی دارند؟
کتاب خواندن یعنی سفر به مکان ها و زمان های مختلف..سفر به فرهنگ های مختلف..سفر به جنگ ها و معماهای پلیسی..
کتاب خوب خواندن حال لت را خوب میکند و این طوری تو یک روز خوب و حال و فکر خوب را به خودت و دیگران هدیه میدهی
کتاب خواندن یعنی یاد میگیری چقدر ساده و بدون دغدغه می توانی برای خودت و خانواده ات بهترین تفریحات و دورهمی ها را رقم بزنی

اگر دلتان یک کتاب خوب خواست سراغش بروید
  • bahar tehrani

چند وقت پیش رفتم انتشارات سوره مهر و تو یکی از قفسه ها  آقای ناصرالدین شاه بهم چشمک زد.منم گول چشمک نامحرم را خوردم و  

خریدمش.خود ناصرالدین شاه را نه هان ،کتابش را.اسم کتابش هم سفرنامه ناصرالدین شاه به نجف و کربلا بود

خلاصه 

کتاب را شروع کردیم ،تو قسمت مقدمه آنچنان از ناصر خان تعریف کرده بود که اهل نوشتن بوده و مهارتی داشته که گفتیم الان با یه آدمی

مثل منصور ضابطیان روبرو میشیم.هرچی جلوتر رفتیم بیشتر با انشا ناصر هشت ساله از ایران مواجه میشدیم اینقدر شیک و مجلسی 

کلمات بی ربط را کنار هم نوشته بود و  یهو وسط شکارگاه میگفت احمد قلی چند روزه تب کرده که میگفتی نکنه چند صفحه رفتم جلوتر

حتی نویسنده میگه ناصر خان تو این نوشته هاش خیلی از خرابکاری های خودش توی ایران را هم لو داده

.این آقای اسمش را هم نبر که مثلا این خاطرات را جمع کرده بود هم فقط  زحمت کپی کردن و یک جلد زدن بر دل نوشته ها را کشیده بود

دریغ از یک ویرگول یا نوشتن پاورقی

مثلا یک جایی این آقا ناصر نوشته که رفتیم حمام جت روی و تن شستن،انگار بقیه میرن حمام برای احوالپرسی با صابون و شامپو

یا نوشته بود رفتیم حماد آب گرم بود و کسل شدیم،اگر آب سرد بود که میگفتی رفتیم و سرما خوردیم

خلاصه می خوام رسما اعلام کنم که از خریدن این کتاب بدجور پشیمان هستم و این پانزده هزارتومان ما تو این شرایط اقتصادی 

رفت پیش بقیه خراب کاری های آقا ناصر که سر این مملکت آورد

  • bahar tehrani

چند وقتی هست که تو معرفی کتاب تنبل شدم.نه اینکه فکر کنید کتاب نمیخونم،نه اتفاقا میخونم اما اینجا معرفی نمیکنم

بیشتر معرفی های کتاب هام تو استوری های اینستاگرامم هست.شاید یه روز آدرس اون دنیای مجازی را هم بهتون دادم

البته تو گودریدرز هم درباره کتابام نظر میذارمچ

کنار تمام کتاب هایی که میخونم،کتاب های مناسبتی هم میخونم، که الان براتون لیست کتاب های مناسب ایام محرم و ماه صفر را میذارم.کتابایی 

که طی این سالها هر ماه محرم مرورشان کردم


آفتاب در حجاب

پدر،عشق، پسر

فصل شیدایی لیلاها

سقای آب و ادب

ماه به روایت آه

آینه تمام نما

رحمت واسعه

آه

کاشوب

رستاخیز

پادشاهان پیاده

اربعین طوبی

حماسه کربلا

فتح خون

فردا مسافرم


  • bahar tehrani
زمستان پارسال بود که این کتاب را خریدم.میگفتن روایتگز یک دختر مسمان تو قلب کشور فرانسه هست.پیش خودم گفتم حتما پر از 

خاطرات تلخ وشیرین هست ،پر از غم دوری و عشق کافه گردی و و ساعت ها پای ایفیل نشستن

اما..

کتاب بیشتر شبیه کتاب شب های پیشاور بود.باز کتاب شب های پیشاور تخصصی تر و معتبرتره

کتاب خاطرات جنگ های مذهبی یک دختر بود.یک دانشجوی طراحی صنعتی که لوکیشن تمام ماجراها دور میز آشپزخانه خوابگاه 

هست.کتاب براینسل این روزهای ایران نیست،مال سالهای دهه پنجاه هست.میدانید چرا؟ چون نویسنده توی میزگردهایش طوری با سایر ادیان بحث میکند که 

انگار هیچ شناهتی درباره دین اسلام ندارند.

خانم نیلوفر شادمهری،این روزها متاسفانه غیر مسلمان ها علمشان درباره اسلام بیشتر از ما مسلمان ها هست.کتاب لحنش تنده ،انگار باید قبول

کنی که اگر فردا هر کشور خارجی رفتی باید منتظر باشی تا به عنوان یک مسلمان به چالش بکشند.

القصه کتاب به دلما نشست و فکر نکنم پیشنهاد خوندنش را به کسی بدهم

نگاه ها با هم متفاوته.




  • bahar tehrani

روزمرگی هایم
دخترکی رویا پرداز از جنس اردیبهشت

@radiochanel کانالم

نویسندگان