با شلختگی کنار هم نشسته اند
توی ذهنت کلی هدف را کنار هم می چینی و ساعت ها برای رسیدن به آنها خیال پردازی می کنی.توی تصوراتت خودت را جایی می بینی که یه روز جز اهداف بزرگ و مهم زندگی ات بوده که یهو وسط اون همه تصور یه صدایی بهت میگه:
این هدف برای حال خوب خودت بود یا برای دیده شدن و رسیدن به آدمی که دوستش داشتی؟..اگر یه روز به اون هدف برسی راضی هستی یا باز دنبال یه شخص یا یه جایگاه خاص تر می گردی؟
بعد تو می مانی و کلی هدف که باید برای خودت مشخص کنی این هدف ها مال خودم هستند یا تقلید و اوج احترامش الگو برداری از دیگران؟..اصلا تو آدم این کار هستی یا به صرف به به گفتن دونفر ،جوگیر شدی و فکر میکنی شاخی هستی برای خودت؟
یه وقت هایی باید رک و پوست کنده جلوی خودت بشینی و ازش بپرسی:
چی دوست داری....چه شغلی..چرا...که آخرش به چه هدف مهمی برسی...
فقط یادت باشه روزهایی که خسته ای و فکر میکنی هیچ فایده ای توی زندگیت نداری،سراغ اهداف و تصوراتت نرو.
- 99/03/24