خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

سلام خوش آمدید

با کلاسی ریه خراب کن

Sunday, 19 Esfand 1397، 09:32 PM

توی جلسه نشستیم و برای یک استراحت کوتاه،وقت می دهند.قراره نفس بکشیم اما بعضی ها نمیگذارند. سیگارهایی که با تعارف

به همدیگه روشن می شوند.به قیافه و استایلشان نگاه میکنم.اصلا بهشان نمیخوره سیگاری باشند.میزنه به پهلوم و میگه: کجایی

آبجی؟

چرا اینا سیگار میکشند؟

میگه شاید استرس شغلشان بالاست.

یک نگاهی بهش میکنم و میگم پس الان باید تمام آتشنشان ها و پرستارها معتاد باشند؟

میخنده و میگه واای عالی بود.

توی مسیر برگشت چندتایی پسر دبیرستانی میبینم.از توی سوپرمارکت با سیگار بیرون می آیند.میگم به جای آبنبات چوبی،سیگار خریدند.

میگه آخه توی این سن نماد با کلاسی و کل کل کردن هست.

ساعت هاست به این نماد با کلاس بودن،فکر میکنم.به دخترا و پسرای سرزمینم که بابت این با کلاس بودن و کل کل های پوچ جوانی 

و اینکه فریاد بزنند ما شاخ هستیم،ریه هایشان را نابود کردند.

  • bahar tehrani

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

روزمرگی هایم
دخترکی رویا پرداز از جنس اردیبهشت

@radiochanel کانالم

نویسندگان