بیست و سه نفر و جوجو ربیت
چند روز پیش دوتا فیلم با یک موضوع تقریبا شبیه به همدیگه دیدم.یکی ایرانی و اون یکی هم آلمانی.
هردوتا فیلم روایت روزهای جنگ بودند و شخصیت های اصلی هم نوجوان . اما
_اولی فیلم جوجو ربیت بود.یک قصه از دل جنگ جهانی دوم.جوجو عضو یک خانواده آلمانی و خشکه که فقط عقاید هیتلر را قبول داشتند و از نظر اونا یهودی ها بدترین موجودات عالم بودند تا اینکه یک روز جوجو با یک دختر بچه یهودی آشنا می شود..
_دومین فیلم بیست و سه نفر بود.یک قصه از دل روزهای اسارت و زندان های عراقی ها.بیست و سه تا نوجوان که برای ایستادند پای باورهایشان کلی کتک و اعتصاب غذا را تحمل کردند
نمی خواهم هیچکدام را نقد کنم یا بیش از حد دفاع ،فقط می خواهم بگویم با دیدن این دوتا فیلم فهمیدم معرفی باورهای درست اون هم از راه درست چقدر توی شکل گیری شخصیت و باورهای بچه هایمان تاثیر داره.توی فیلم بیست و سه نفر اون موضوعی که باعث تفاوتش با فیلم جوجو ربیت می شود ،یک چیز است و اونم اینکه:
زمان جنگ هیچ وقت به ما نگفتند مردم عراق چه مدل آدم هایی هستند،هیچ وقت به جوان هایمان با زور نگفتند که باید وارد میدان جنگ بشوید،بلکه بهمان گفتند جنگ با یک دولت است،یک دولت که به زور وارد سرزمینمان شده و باید در مقابل ورودش فقط دفاع کنیم.
اصلا شما بگید متعصب و بیش از حد وطن پرست،اما من به خیلی از جوان های سرزمینم افتخار می کنم.
- 99/01/27
مخصوصا در زمان جنگ مردم حال و هوا و نگاهی به مسائل داشتن
که واقعا آدم غبطه میخوره...