تا مغز استخوان هایمان نشسته
وسط اتاقم نشستم و کتاب سیری در نهج البلاغه استاد مطهری را می خوانم که صدای اذان ظهر تا وسطای اتاقم می آید.مسجد محل مثل قدیما پر از پیرمرد و پیرزن های صف اول و رهگذرهای صف دوم نمی شود،اما هنوز حاج علی به وقت اذان ها رادیو را روشن می کند و می گذارد پشت میکروفون.
اشهد ان علیا ولی الله
چه شهادتی.توی مغزم تمام کشورهای مسلمان نشین را مرور می کنم و می بینم ما تنها کشوری هستیم که این عبارت از گلدسته مساجد و شبکه های رسمی تلویزیونش پخش می شود.عبارتی که بارها هممون با یک عشقی تکرار کردیم.عشقی که تا مغز استخوانمان نفوذ کرده و با تمام وجودمان گفتیم: ولایت فقط ولایت علی ابن ابیطالب. و حالا چند روزی تا این جشن بزرگ باقی نمانده و همه در تلاش هستند تا کمی متفاوت تر و خلاق تر از همیشه و متناسب با شرایط این روزها،جشن را برگزار کنیم.جشنی که باعث بشه کلی آدم توی این دنیا بپرسنمد این علی کیه؟
راستی یادمان نره که:
روز غدیر خیلی از آدم های توی اون صحرا چشم ها و گوش هایشان را بستند و حرف حق را نشنیدند و بغض علی {ع} را توی دل هایشان نشناندن.پس ما هم این روزها باید خیلی حواسمان باشه تا گوش هایمان را نبندیم و حرف اشتباهی نزنیم.شاید اگر گوش هایشان را نمی بستند،قصه عاشورا یک جور دیگه رقم می خورد.
و اینکه:
هنوز چند روزی تا محرم وقت داریم و خدای حسین{ع} بزرگ ترین و مهربون ترین خدای جهانه.خدایی که دست هایش پر از معجزه هست و اگر به خیر باشد توی یک چشم بهم زدن شر این ویروس نکبت را از سر دنیا و مردمش کم می کند .پس بیایدبه جای جنگ و دعواهایی که به جای یه نتیجه گیری درست،پر شده از توهین به همدیگه،دعا کنیم که بهترین بابا دنیا که روز امامتش نزدیکه برای محرم پسرش دعا کند و خودشان بهمان بگویند بهترین کار برای روضه های محرم توی این شرایط چیه.و دعا کنیم هممون به تن سالم و دل خوش برسیم به محرم
- 99/05/12