تفریح
تفریح کردن برای آدم ها متفاوت هست.ماجرا یا کاری که برای من تفریح محسوب می شود ، ممکنه برای
شخص دیگری یک ماجرای کسل کننده باشد.
مثلا دیدن فیلم برای من یک تفریح جالب هست،چون بعد از تماشای فیلم موضوع فیلم را از نگاه خودم نقد میکنم
و ساعت ها دربارش فکر میکنم و حرف میزنم.اما همان فیلم یا در کل دیدن فیلم برای شخص دیگری می تواند
یک موضوع کسل کننده باشدو اتلاف وقت باشد.
یا یک مثال بامزه تر و اینکه خرید برای تمام خانم ها هم جذاب نیست.به قول امروزی ها پاساژگردی برای بعضی
از بانوان و دخترها یک تفریح جالب و پر از هیجان هست اما عده ای دیگری از خانم ها هستند که فقط به قصد
خریدن یک وسلیه مشخص به مراکز خرید میروند
پس:
هیچ وقت ادمها را بابت اینکه چرا از تفریحی که شما لذت میبرید، انها لذت نمیبرند، مورد حمله و توبیخ قرار ندهید
و با جملاتی که ای بابا نمی دانی چقدر مزه میدهد و یا یک بار امتحانش کن، انها را اذیت نکنید.گاهی تجربه یک
تفریح برای یک شخص تبدیل به یک خاطره تلخ و اجباری می شود
تا حالا فکر کردید که شماها از چه تفریحاتی لذت میبرید؟
خوب یکی از تفریح های من کتاب خواندن هست.یک تفریح بزرگ و پر از هیجان.چون هربار با شخصیت های یک
کتاب مدتها زندگی می کنم و ماجراهای جدید و جالبی را تجربه میکنم و با خواندن هر کتابی احساس میکنم ،
حرفی برای گفتن.کاری برای انجام دادن، موضوعی برای فکر کردن و تصوراتی برای خیال پردازی دارم...و پایان هر
کتاب یعنی اغاز یک کتاب و ماجرای جدید
- 96/10/16