تو خیلی خوبی
خب کمی غرغر کنیم
قبول که بچه های شیطان و بازیگوش کلاس هستیم،اما اصلا قبول نداریم که حواسمان جمع درس استاد و حرف هایش نیست که اتفاقا اگرپای جزوه نویسی به میان بیاید،جزوه ما سه تا کامل تر از بعضی از اعضای کلاس هست.تازه بهمان میگن حواس بقیه را هم پرت می کنید که باز هم ما قبول نداریم،چون ما اصلا به اونا کاری نداریم.بازم تازه یکی از همان اعضای کلاس به ما چشم غره می رود و می گوید: همش به آدم می خندید.هنوز که بحثش پیش نیامده اما اگر پیش بیاد بهش می گوییم: آبجی نه خودت و کارهایت و نه نوشته ات خنده دار نیست که ما بهش بخندیم،ما به خودمان و یه ماجرایی که لا به لای نوشته هایت ما را به یاد یه خاطره مشترکمان می اندازد،می خندیم.بازم تازه گهگاهی بهمان تیکه هم می اندازند ،که این مورد اصلا مهم نیست و خودمان را درگیرش نمی کنیم.
خلاصه بیشتر غرغرهایم به خاطر رفتار همان هایی است که برای ما بالای منبر می روند، آن وقت تمام مدتی که استاد درس می دهد با کمال افتخار سرشان توی گوشی های موبایلشان است و گاهی برای خالی نبودن عریضه یک کله ای برای حرف های استاد تکان می دهند .باشد قبول تو خوب و تو کارهایت براساس چهارچوب،ما هم بچه های بی چهارچوب کلاس.خب پس چرا با ما می گردی؟چرا موقع برگشتن سعی می کنی با ما باشی؟
خیلی دارم غر می زنم،خودم قشنگ در جریان هستم،خب دیگه چکار کنم.غرغرهایم را اینجا راحت تر می نویسم تا تو سایر دنیاهای مجازی.
القصه که این طرفین چند جلسه ای است که بیش از حد روی مخ ما سه تا رفته اند و با جملات و حرکاتشان تیکه های محسوس و نا محسوس ارسال می کنند و از همین جا خواستم بگم: شاید غرغر میکنیم اما ببین،هم کلاسی محترم این حرکات و حرف هایت برایمان اصلا مهم نیست.کل کلاس و تایم حرف زدن مال تو ولی دیگه سعی کن برای ما قیافه نگیری.آهان یادم رفت این غر مهمم را هم بزنم،همین همکلاسی عزیز اون روز توی مترو واگن خانم ها ما سه تا را دعوا کرد که نخندید و زشت است و کمی سنگین باشید،اون وقت سر کلاس وقتی استاد حرف خنده دار می زند،دیگه نمیشه از کف کلاس جمعش کرد،تازه اینم بگم که استاد محترم آقا هستند که ایشان اینقدر جلویشان سنگین رفتار میکند.
خب دیگه بسه غرغر کردن.
- 98/11/28