حوصله بی حوصله منشی ها
کلی بوق خورد تا تلفن را جواب دادند.وقتی سوالاتم را درباره ساعت کلاس و هزینه اش پرسیدم،بهم گفت: کلاس ها از فردا
شروع میشه قربونت برم،اصلا پاشو بیا کلاس ها رو ببین،می بینمت.....تلفن را که قطع کردم پر از حس هیجان و خنده بودم و
واکنش جالب خانم منشی را برای اطرافیانم تعریف میکردم
تقریبا سه تا بوق خورد و جواب داد.یک دختر خواب آلود که با خودم گفتم شماره رو اشتباه گرفتم و ملت را از خواب بیدار کردم.
اما وقتی دوباره ازش سوال کردم که موسسه..و گفت بله ،فهمیدم که شماره درسته و ازش درباره ترم جدید کلاس سوال کردم
و گفت: کدام کلاس؟ چی؟
منشی بودن یکی از سخت ترین کارها هست.هر روز باید به کلی تافن و سوال های تکراری جواب بدهی.اماایکاش منشی
شماره دو مثل منشی شماره یک حس و حال خوب را به آدم اون طرف خط منتقل میکرد.یک وقت هایی بعضی منشی ها
از صبح با همه سرجنگ دارند و یادشان رفته که این شغل شرایط و تعهداتی دارد
- 98/07/29
منشی رو نیمدونم اما کتابخونه ای که من میرم برای مطالعه یک کتابدار خوش اخلاق داره و از همین تریبون میخوام از زحماتشون تشکر کنم (البته به جز وقتایی که میگیره میخوابه )