روح خانه ها
از قدیم می گفتند و راستش این روزها هم میگن که: خانه ها روح دارند.
نه از آن روح های ترسناک و داستانی که روح آدم هایی که قبلا اینجا زندگی میکردند،هنوز هم هستند.منظور من از روح هر خانه
یک چیز دیگه است.
وقتی پات رو توی یک خانه میگذاری اینقدر حال خوب میاد طرفت که شب موقع خداحافظی به صاحب خانه میگی: خیلی خوش
گذشت،نمیدانم چرا اما خیلی حال و هوای خونتون خوبه.اما یک وقت هایی از بعضی خانه ها هم که میای بیرون ته دلت میگی:
چقدر دلگیر بود،چقدر خسته ام،چرا یه جوری بود.
میدانید،حال و هوای آدمها به خانه هایشان روح میده.وقتی هر روز پشت تلفن فقط درباره مریضی و گرفتاری آدم ها با همدیگه
حرف بزنیم،وقتی یک موضوع را بزرگتر و سخت تر از آنچیزی که هست بکنیم و هی فکر و خیال و غصه بخوریم، وقتی اهالی خانه
با هم دعوا کنند و حالشان خوب نباشه،وقتی اونقدر توی خانه درگیر ظاهر باشی و از فنجان دور طلاییت لذت نبری.......
حال خانه ات هم خوب نیست.
آره،منظور من از روح هر خانه ،روح و حال و هوای آدم های اون خانه هست.حال خوبی که به در و دیوار خانه منتقل میکنند.
بیاین به خانه هایمان روح بدیم،یک روح و حال خوب.
- 98/07/24