سیمرغ تنهای امسال
هر سال از نیمه های دی بحث داغ خرید و فروش بلیط های جشنواره نقل مجالس عشق سینماها میشد.حتی نقل مجلس آنهایی که سالی یک بار سینما می رفتند.دیدن فیلم ،آن هم توی جشنواره و جزء اولین ها بودن و بعد اظهار نظر درباره فیلم به آدم حس قهرمانی می دهد.اما امسال از اول دی ، بحث داغ پروتکل های بهداشتی و تعداد کم بلیط ها بودکه آیا بخریم یا نه ولش کنیم؟ آنقدر داغ که اصلا سراغ اسامی فیلم ها و کارگردان هایش نرفتیم.اسامی که هنوز هم تکرار و یادآوری اش برایمان کمی سخت است ،از بس که عجیب و غریب بودند. تا اینکه به رسم هرسال دهم بهمن فیلم ها روی پرده رفت و پخش شد.ما که نشستیم بیرون گود و شنیدیم.شنیده هایی که حاکی از دیدگاه آدم هایی بود که رفتند جشنواره و اختتامیه بی حالی که روی دور تند افتاده بود و پشت سر هم و بدون هیجان و تشویق و فریاد مخاطبین،اسامی را اعلام می کرد.اسامی که آدم هایش پشت ماسک هایشان پنهان شده بودند و روبروی میکروفون لا به لای تشکرهای هرساله شان گهگاهی می گفتند نفس سینما به شماره افتاده است و واکسن. اسامی که شاخ های کارگردانی اش مهدویان و آبیار همیشه در صحنه بودند و مردان و زنان آشنایی که امسال به دور از کلی بحث و نقد کاندیدا شدند و فیلم هایی که امسال با هم حوصله رقابت نداشتند و پشت میکروفون می گفتند یک رقابت سالم و مصالحه آمیز.
جشنواره فجر امسال هم از دست کرونا در امان نبود و اخر اختتامیه و آن همه سیمرغ بلورین یک دلشوره روی دل آدم های جشنواره ماند و آن هم اینکه : سرمایه و نگاه مخاطبین به فیلم هایمان برمی گردد؟..کرکره های نیمه باز سینماها،کامل باز می شود؟
- 99/11/23