خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

سلام خوش آمدید

آش نخورده و دهن سوخته

Tuesday, 21 Shahrivar 1402، 10:29 PM

دیروز عصر به وقت دم کردن چایی،در قوطی از توی دستم لیز خورد و افتاد روی کابینت.خداروشکر هم خودش سالم بود و هم کابینت و هم قوری.چایی و آب جوش رو توی قوری ریختم و خواستم بگذارمش روی کتری که،دیدم بله دسته قوری شکسته.به مامانم گفتم قوری شکست.گفت فدای سرت ظرف برای شکستن هست.نمی توانم بگم برای اهمیتی نداشت،بالاخره یه کم فکر آدم را مشغول میکنه ،ولی باز خداروشکر ظرف بود و مال خودمون بود.اما امروز ،باز نمیدانم چی شد؟! بیرون بودم و از شدت گرما و خستگی دلم هوس یک نوشیدنی خنک کرده بود و دودل که از کافی شاپ بخرم یا از فروشگاه اون طرف خیابون.که رفتم فروشگاه اون طرف خیابون و از توی یخچال یک شیشه آبمیوه خنک برداشتم.خواستم قیمتش را ببینم و طعمش را که واقعا الکی الکی دستم خورد به شیشه بغلیش و دوتاشون باهم افتادن و شکستن.خب این دفعه نمیتوانستم بگم مال خودمون بود ،که مال آقای فروشنده بود و باید خسارتش را می دادم.پنجاه هزارتومان و کلی ببخشید و معذرت میخواهم تقدیم آقای فروشنده کردم و تشریفم را آوردم بیرون.امیدوارم دیگه ظرفی را نشکنم . اگر خدایی نکرده شکوندم،مال خودمان بشه و خسارتش مالی و جونی نباشد.ان شاءالله

میگن آش نخورده و دهن سوخته.مال ما آش نخورده و دهن سوخته بود چون پولش را دادمچشمک

  • bahar tehrani

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

روزمرگی هایم
دخترکی رویا پرداز از جنس اردیبهشت

@radiochanel کانالم

نویسندگان