خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

سلام خوش آمدید

دلش با خودش گرم بود.

Tuesday, 12 Esfand 1399، 11:27 PM

روی صندلی کنار پارک نشسته بود و فارغ از تمام پروتکل های بهداشتی کافه گلاسه اش را می خورد و تک تک قاشق هایش را مزه مزه می کرد و زیر لب کپشنی هم می زد زیر طعم هایش.شاید هم یک دورهمی دو نفره داشتند! یک کافه گلاسه و روزمرگی گفتن هایش در گوش خدا.چقدر دلش با خودش گرم بود

  • bahar tehrani

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

روزمرگی هایم
دخترکی رویا پرداز از جنس اردیبهشت

@radiochanel کانالم

نویسندگان