خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

سلام خوش آمدید

سلام های هر روزش

Monday, 22 Mehr 1398، 07:37 PM

کلی دنبال متن گشتم تا برایش مقدمه چینی کنم.قرار بود برای شرکت تو یک مسابقه بفرستمش اما گفتم بماند کنج 

نوشته های خودمانی ترمان

 

پیرهای سالهای دهه چهل خوب یادشان می آیدمتوسط قامت با موهای صاف و خرمایی رنگی که به کلاه پوستی با دم

روباهی اش معروف بود.مرد خواندن و نوازندگی خیابان نوغان مشهد بود.هر روز وقتی از غارش میزد بیرون اول یک

سلام به امام رضا (ع)میداد و بعد تو خیابان ها و کوچه ها شروع به تنبک زدن میکرد.میخواند و میگفت فقط شادی دل 

مردم و گذران زندگی.اما کارش قانون و حرمت داشت.وقتی از سر خیابان چشمش به گنبد می افتاد زودی تنبکش را زیر

لباسش یا پشتش قایم می کرد و سراغ یک خیابان دیگه میرفت.ماه محرم و ماه صفر هم بست نشین غارش بود و خبری

ازش تو کوچه ها نبود. خانه اش ته کوچه و نزدیک دبیرستان حاج تقی آقا بزرگ امروزی بود و شبیه یک غار.چند

روزی ازش خبری نبود.یک روز اهالی محل جنازه اش را توی غارش پیدا کردند.شهرداری هم که دید هیچ قوم و

خویشی ندارد راهی غسالخانه میدان طبرسی کردش و گفت تو قبرستان گلشور دفنش می کنیم

روز دفن جنازه کارگرهای شهرداری  جیگی جیگی خان را تو قبرگذاشتند وخاک های آخر را روی قبر می ریختند که

صدای یک جوان را شنیدند که میگفت نههههصبر کنید، اما دیر شده بود.

شب قبل یکی از تاجرهای معروف شهر فوت کرده بود و قرار بود تو ایوان عباسی حرم دفنش کنند.

اما قبر کنج ایوان شمالی صحن انقلاب رزق مطرب دوره گرد خیابان های مشهد بود

  • bahar tehrani

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

روزمرگی هایم
دخترکی رویا پرداز از جنس اردیبهشت

@radiochanel کانالم

نویسندگان