خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

سلام خوش آمدید

عقیده کیلویی چند؟

Friday, 15 Shahrivar 1398، 07:12 PM

هرکدام از آدمها توی دنیای خودشان یک کوه باور و اعتقاد درست کردند و روبرویش یک تابلو زدند که : تا آخرش ایستادیم.

حالا این باور آدمها باهم دیگه متفاوت هست و هرکسی دنیای خودش را داره.یک وقت هایی هم خدا این وسطا ازمون میپرسه:

چند مرده حلاجی؟

هنوز به حرف اولین رفیق و جمله نویسنده محترم توی کتاب و ایده جدید روشنفکرا نرسیدیم که زودی تغییر موضع میدهیم و میگیم

خب ادم یک وقت هایی اشتباه میکند دیگه،تا الان هم اشتباه کردم که پای این حرف هایم ماندم،باید تغییرشان بدهم و به قول 

امروزی ها آپدیتش کنم و امان از بعضی آپدیت شدن ها.

توی کتاب نامیرا عمرو بن حجاج از بزرگان قبیله مذحجاج ،پای نامه برای امام حسین را امضا کرد و وقتی مسلم رسید پشت سرش

ایستاد و گفت من باهات هستم.تا وقتی که شایعه کشته شدن هانی به گوشش رسید و رفت دم قصر عبیدالله ابن زیاد و گفت:

پدرتان را درمیاورم که هانی را کشتید.آقای شریح قاضی هم که برترین و تیزترین سلاحش زبان و فن بیانش هست پیش حجاج و

اومد و گفت : کی گفته هانی را کشتیم؟خودت بیا توی قصر و ببین چطوری با عبیدالله میگه و میخنده.به قول خودمان طوری مخ

حجاج را زد که روز قیام مسلم،حجاج روبروی مسلم ایستاد و گفت: نامه را اشتباهی فرستادم

به همین سادگی.

الهی به همین سادگی پا روی باورها و عقایدمان نگذاریم

  • bahar tehrani

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

روزمرگی هایم
دخترکی رویا پرداز از جنس اردیبهشت

@radiochanel کانالم

نویسندگان