خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

سلام خوش آمدید

لپش را کشید

Thursday, 14 Azar 1398، 10:46 PM

ته دلش غنج می رفت و چنان قربان و صدقه اش که اگر کنارش نشسته بود دست هایش را روی لپش میگذاشت و تا

انتهای دوستت دارم گفتنش با یک لبخند گشاد لپ هایش را می کشید،آنقدر می کشید که هم لپ های او قرمز شود و هم 

 بگوید آخیش که چسبید..توی تصوراتش خندید و گفت فعلا بماند این تصوراتم با عکس هایت که به وقت واقعی شدن ،آخ که 

لپ هایترا بکشم و بگویم مدتهاست که منتظرتم

  • bahar tehrani

نظرات (۱)

  • آقا حسین
  • یکی از فانتزیام :) 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی

    روزمرگی هایم
    دخترکی رویا پرداز از جنس اردیبهشت

    @radiochanel کانالم

    نویسندگان