خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

خط خطی هایم

کلمات حرف می زنند

سلام خوش آمدید

هممون خسته شدیم و یک جورایی کم آوردیم.نه لازم نیست دروغ بگید و بگیم که نه و ما خوبیم و باید زندگی کرد.بله ما هم میدانیم و قبول داریم  که باید زندگی کنیم ،اما بیاین اعتراف کنیم که هممون کم آوردیم.خبرهای هر روز و آمارهایی که توی بیشتر کشورها همینطوری داره میرود بالا،گزارش های هر روز سازمان بهداشت جهانی که ویروس قوی تر شده و رسما توی هوا برای خودش جولان می دهد.حرص خوردن از دست آدم هایی که حاضر نیستند ماسک بزنند و همه چیز را به شوخی گرفتند.حماقت و حرف های لج دربیار همه دولت ها،دعواهای عقیدتی که پای مسافرت و شمال رفتن را می کشن وسط یا مسخرهکردن ،دلشوره یه عده آدم بابت برگزار نشدن هیئت های محرم.کلافه شدن از اینکه بهتره با دوستات جایی نری و به همین دوره همی های مجازی اکتفا کنی،بغضی خیلی از دخترای جوانی که حق گرفتن یک جشن ساده عروسی با دوست و فامیل را ندارند ، دلتنگی برای کلاس ها و دانشگاه،برای ساده ترین دورهمی با رفقا توی یک کافه و خوردن یک موهیتو خنک تو روزهای گرمتابستان،دلتنگی برای چهارزانو نشستن وسط صحن گوهرشاد نزدیکای اذان صبح..دلتنگی برای...

هممون خسته شدیم و کلافه شدیم.وقتی توی خبر از امید واهی از کشف و توزیع واکسن توی سال آینده می دهند.خسته شدیم وقتی باز صدای گرفته و پر از خستگی و بغض کادر درمانی را می شنویم که ماه هاست توی خط مقدم ایستادند،خسته شدیم از دلشوره هایی که نکند...

دنبال مقصر نیستم چون تمام تقصیرها گردن اون کشور اعنتی چین هست که این ویروس را ریخت توی دنیا و قطعا پشت سر این ویروس یک دنیا قصه و نقشه است.دنبال مقصر نمی گردم چون هممون به اندازه خودمان مقصریم،هم ما و هم تمام دولت ها..دنبال مقصر نمی گردم

فقط ..فقط اینکه ب همه آدم های دنیا از بزرگترین مقام سیاسی دنیا تا کوچکترین آدم روی کره خاکی کم آوردیم و بیاین باور کنیم که فقط خدا می تواند این روزهای سخت به داد همه آدم های دنیا برسد .که اگر باز خدا مثل همیشه از سر لطف و مهربانی و رحمتش بهمان نگاه کند،در عرض یک شبانه روز این ویروس نکبت از روی کره زمین محو میشه و تعلام می کنند فقط یک معجزه بود که این ویروس مو شد و الان حال همه مردم دنیا و دنیا خوبه و دیگه خبری از ویروس کرونا نیست.

خدایا،

شاید که نه حتما می خندی و میگی کم آوردید؟..فکر کردید خیلی خاص و عاقل هستید.؟

ولی می دانم که تو نمی خندی و این حرف ها را نمیزنی بلکه بلند بلند میگی:  جان دلم...باشه این بار هم شر این ویروس را از سرتان کم می کنم تا همه شماها با تن سالم و دل خوش برگردید سر زندگی هایتان.ناسلامتی من خدا هستم و دلم آتیش می گیرد برای ناراحتی هایتان.

 

شاید کمی پر از ححس ناامیدی باشه و این بار متنم حس خوبی را منتقل نکند.اما بیاین از ته دلمون از خدا بخواهیم که با یک معجزه شر این ویروس را از سر دنیا و تمام مردم کم کند.انگار علم و حساب و کتاب ما آدم ها باز جلوی قدرت خدا کم آورده.خودمان این ویروس را ساختیم اما خودمان بلد نیستیم جمعش کنیم و واقعا محتاج خدا و معجزه هایش هستیم.روزهای اول انگار بیشتر بین خودمان دعا پخش می کردیم.اما این روزها با کلمه بی خیال و مجبوریم و باید باهاش زندگی کنیم ،داریم یه ماله می کشیم روی خستگی هایمان...

  • bahar tehrani

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

روزمرگی هایم
دخترکی رویا پرداز از جنس اردیبهشت

@radiochanel کانالم

نویسندگان